English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 115 (8232 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
brucsels treaty organization U سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
central treaty organization U پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
central treaty organization U انگلستان
central treaty organization U سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
North Atlantic Treaty Organization U ناتو
north atlantic treaty organization (nato U سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
north atlantic treaty organization (nato U پیمانی که در 9491 باشرکت 51 کشور به وجود امدو هدف ان در واقع مقابله نظامی با پیمان ورشو وبلوک شرق است
south east asia treaty organization U مان در بانکوک است
treaty U موافقت نامه
treaty U عهدنامه
treaty U قرارداد پیمان نظامی
treaty U پیمان
treaty U قرارداد
treaty U عهد نامه
treaty U قرار داد پیمان نامه
treaty U معاهده
in treaty U مشغول مذاکره و عقد پیمان
peace treaty U معاهده صلح
preamble of a treaty U مقدمه معاهده
interpertation of a treaty U تفسیر معاهده
locarno treaty U انگلستان
locarno treaty U پیمان منعقدبین المان
frontier treaty U معاهده مرزی
construction of a treaty U تفسیر معاهده
open treaty U معاهده باز
locarno treaty U ایتالیا
denunciation of treaty U اعلان
denunciation of treaty U الغاء معاهده
denunciation of treaty U نقض معاهده
draft of a treaty U پیش نویس معاهده
dunkrik treaty U پیمان دونکرک
dunkrik treaty U معاهده منعقده بین انگلستان وفرانسه به سال 7491 که هدف ان تشریک مساعی دودولت در صورت تجاوز یاتهدید به تجاوز از طرف المان و نیز برقراری تماس اقتصادی دایم بود
locarno treaty U پیمان لوکارنو
locarno treaty U بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود
conclusion of a treaty U انعقاد معاهده
conclusion of a treaty U عقد معاهده
private treaty U معامله کالا یا توافق فروشنده وخریدار
termination of the treaty U انقضا مدت معاهده
treaty duty U حق متعارف گمرکی
treaty of friendship U عهدنامه مودت
treaty of friendship U قرارداددوستی
treaty port U بندر پیمانی
versailles treaty U گردید
warsaw treaty U پیمان ورشو
warsaw treaty U پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
rio treaty U اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
rio treaty U پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
rio treaty U معاهده ریو
private treaty U معامله خصوصی
bilateral treaty U معاهده یا معاهدات دو جانبه
prolongation of treaty U تمدید مدت معاهده
promulgation of treaty U اعلام مفاد معاهده
termination of the treaty U فسخ معاهده
approval to the treaty U معاهدهای را تصویب کردن
rapallo treaty U قرارداد یا معاهده راپالو قرارداد دوستی منعقده بین دولتین المان و شوروی به سال 2291 در محل راپالوواقع در ایتالیا
quota share treaty U قرار سهمیه بندی
excess cover treaty U قرارداد پوشش بیمهای ضایعات بیشتر
self organization U سروسامان دهی بنفس خود تنظیم وتنسیق خود
organization U سازمان
organization U تشکیلات سازماندهی
organization U ترتیب
organization U روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
organization U سازمان بندی
organization U سازمان دادن ارایش دادن موضع
organization U یکان قسمت
organization U تشکیلات
beach organization U یکان ساحلی
charity organization U سازمان خیریه
coliform organization U کلی باسیل
beach organization U یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
sensory organization U سازمان حسی
visual organization U سازمان دیداری
organization chart U لوحه سازمان
task organization U سازمان برای رزم
task organization U سازمان دادان برای رزم برش رزمی
task organization U سازمان رزمی
table of organization U جدول سازمان
social organization U سازمان اجتماعی
consumer organization U سازمان حمایت از مصرف کنندگان
planning organization U سازمان برنامه
data organization U سازمان داده ها
labor organization U سازمان کارگری
organization chart U نمودار سازمانی
economic organization U سازمان اقتصادی
nonprofit organization U سازمان غیر انتفاعی
nonprofit organization U سازمان غیرانتفاعی
file organization U سازمان پرونده
organization chart U نمودارسازمان یکان
organization control U کنترل سازمانی
organization scheme U نمودار سازمانی
organization of the ground U سازمان دادن یا ارایش دادن زمین
file organization U سازمان فایل
united nations organization U سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
international standards organization U سازمان استانداردهای بین المللی
international standards organization U سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
Civil Aviation Organization U سازمان هواپیمایی کشور
food and agricultural organization U از موسسات وابسته به سازمان ملل متحدکه به سال 5491 تاسیس وهدفش بررسی وضع تولیدمحصولات کشاورزی و سایراغذیه است
food and agricultural organization U سازمان خواروبار وکشاورزی
Our organization is just standing on its own feet. U تشکیلات ما تازه دارد جان می گیرد
world health organization U سازمان بهداشت جهانی
united nations organization U سازمان ملل متحد
international labour organization U سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
data set organization U سازماندهی مجموعه داده ها
authorized level of organization U سطح مجاز پرسنل سازمانی سطح مجاز سازمانی
Organization of American States U سازمان دول امریکایی
organization for economic co opration U سازمان توسعه و همکاری اقتصادی
sequential file organization U سازمان دهی ترتیبی فایل
international standards organization U طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
social security organization U سازمان تامین اجتماعی
international refugee organization U سازمان بین المللی اوارگان
Organization of Petroleum Exporting Countries U سازمانصادرکنندگاننفتخام
table of organization and equipment (toe U جدول سازمان و تجهیزات
organization of central american states U سازمان دول امریکای مرکزی
organization of petroleum exporting cont U سازمان کشورهای صادرکننده نفت
organization for european economic coopr U سازمان همکاری اقتصادی اروپا
Recent search history Forum search
1اجزای تشکیل دهنده سازمان
1رئیس ارگان
1من در هیچ سازمانی کار نمی کنم
1استخدام عبارت از پرکردن و پرنگهداشتن پست های خالی درتشکیل سازمان به اساس اهلیت، لیاقت و شایستگی میباشد
0organization
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com